|
سید محمدسجاد ساداتی جان تا این لحظه 14 سال و 7 ماه و 9 روز سن دارد
|
|
|
|
|
نقش همبازی در شخصیت کودکان |
||
|
||
در عین حال که وجود رابطه ای صمیمی و همبازی شدن با بزرگسالی مهربان برای ایجاد احساس اعتماد و ارزش، رفع نیازمندیها، پاسخ به پرسشها و حل مشکلات کودک الزامی است، کنش متقابل با کودکان دیگر نیز در این فرایند نقشی عمده بازی می کند. همسالان و همبازیها در شکل گیری شخصیت، رفتار اجتماعی، نظام ارزشی و نحوه نگرشهای یکدیگر دخالت دارند. کودکان به وسیله سرمشق دهی و سرمشق گیری در مورد اعمالی که تقلید کردنی است و با ارزشیابی فعالیت های یکدیگر و بازخوردی که به یکدیگر می دهند، در همدیگر تاثیر می گذارند. |
||
گاهى اوقات ما والدين تصور مى كنيم كه استرس هاى درونى ما را كودكانمان به هيچ وجه ندارند. اما واقعيت اين است كه كودكان نيز احساسات مربوط به خود را دارند و به عبارتى مطابق با شرايط سنى شان از احساسات زيادى برخوردارند. آنها هم همانند بزرگسالان استرس را احساس مى كنند و چنانچه از نحوه برخورد با آن آگاهى كامل نداشته باشند، بدون شك دچار آسيبهايى خواهند شد.
كارشناسان تحقيقات وسيعى را درباره كودكان، نوع استرس آنها، احساس آنها و برخورد با اين حس و توقعات آنها از والدين و همراهى آنها در برخورد با اين حس انجام دادند و مشخص شد كه كودكان با استرس هاى سالم و ناسالمى درگير هستند. آنها از والدين خود انتظار دارند كه بدون اينكه راجع به اين موضوع با آنها صحبت كنند، احساس آنها را درك و در برخورد با استرس به آنها كمك كنند.
نكته حائز اهميت در اين زمينه، داشتن آگاهى كافى براى والدين است. آنها بايد به كودكان خود آموزش دهند كه چگونه احساسات و عواطف خود را شناسايى و با والدين خود در ميان بگذارند. با توجه به تجربيات پدر و مادر اين امكان وجود دارد كه از راه هاى سالم با اين مشكل برخورد كنند. والدين با ارائه مهارتهاى سالم به فرزندان خود به آنها كمك مى كنند تا در طول زندگى با هر نوع استرس و فشارى روبرو شده و بتوانند بر آن غلبه كنند.
آنها طى مصاحبه با كودكان متوجه شدند كه چه چيزهايى بيشتر باعث توليد استرس در اين سنين مى شود. نمرات و تكاليف مدرسه ۳۶ درصد، مشكلات خانوادگى ۳۲ درصد، دوستان، همكلاسيها، اذيت و آزار و مورد تمسخر واقع شدن توسط آنها ۲۱ درصد، باعث ايجاد استرس در كودكان مى شود.
روشهايى كه كودكان براى مقابله با استرس خود به كار مى برند شامل اين موارد است: بازى كردن و انجام كارهاى فعال : ۵۲ درصد
گوش كردن به موسيقى :۴۴ درصد
تماشاى تلويزيون يا پرداختن به بازيهاى كامپيوترى ۴۲ درصد
صحبت كردن با دوستان :۳۰ درصد
عده اى از كودكان سعى مى كنند تا راجع به اين موضوع اصلاً فكر نكنند :۲۹ درصد
با خوردن غذا :۲۶ درصد
خلق وخوى خود را از دست مى دهند :۲۳ درصد
با والدين خود صحبت مى كنند :۲۲ درصد
گريه مى كنند :۱۱ درصد
بيش از ۲۵ درصد كودكان مورد بررسى وقتى دچار استرس مى شوند، براى رهايى از اين حالت سر خود را با دستمالى بسته و راه مى روند، يا سر خود را به در و ديوار مى كوبند. اين قبيل از كودكان از روشهاى ناسالمى مثل غذا خوردن زياد و يا مخفى كردن مشكلات نيز استفاده مى كنند. گاهى بروز برخى رفتارهاى ناشايست باعث شگفتى والدين مى شود. بعضى وقتها ممكن است فرزند شما دچار خشم، استرس، ناراحتى و عصبانيت شود اما نمى تواند اين احساس را براى شما بازگو كند و در نتيجه به يك كوه آتشفشان تبديل مى شود. در اين شرايط ديگر نمى تواند آرام بنشيند و با بروز برخى رفتارهاى ناراحت كننده شما را شوكه خواهد كرد.
برخى از كودكان وقتى كار نادرستى انجام مى دهند، از خود شكايت مى كنند و احساس شرمندگى و خجالت دارند و در نتيجه با آسيب رساندن به خود، ناراحتى خود را نشان مى دهند.
همه كودكان در مصاحبه با كارشناسان گفتند كه در هنگام چنين احساسهايى نياز به همراهى و مشورت والدين خود دارند و تنها با كمك آنها مى توانند از مشكلات رهايى پيدا كنند.
بنابراين ما به والدين توصيه مى كنيم كه با فرزندان خود صميمى باشند و سعى كنند حتى الامكان زمانى را هم براى بودن در كنار فرزندان خود اختصاص دهند .
چه كارى از دست والدين برمى آيد
والدين ممكن است نتوانند از بروز احساساتى مثل خشم، عصبانيت، ناراحتى در فرزندان خود جلوگيرى كنند اما مى توانند ابزار و راه كارهايى را كه براى غلبه بر اين احساسات وجود دارد، به فرزندان خود معرفى و يا در اختيار آنان قرار دهند. صداى خود را بالا نبريد
وقتى متوجه عصبانيت و ناراحتى فرزندتان شديد، سعى نكنيد با صداى بلند از او سؤالى كنيد يا با گفتن كلماتى مثل: خوب، حالا مگه چى شده؟ دنيا كه به آخر نرسيده آن را متهم جلوه دهيد.
به سخنان فرزند خود خوب گوش دهيد
به آرامى از فرزند خود سؤال كنيد چه موضوعى باعث ناراحتى اش شده است و سعى كنيد فقط شنونده باشيد. با علاقه و صبر و حوصله به سخنان او گوش دهيد و از هرگونه پيشنهاد، داورى، نصيحت و امر و نهى پرهيز كنيد.
با اداى كلمات و جملاتى سعى كنيد به فرزندتان القا كنيد كه متوجه احساس اش شده ايد و با او كاملاً هم عقيده هستيد.
به طور مثال وقتى كودكتان موضوعى را براى شما تعريف كرد با اداى جملاتى مثل: «من هم اگر جاى تو بودم، ناراحت مى شدم»، «تعجبى نداره عصبانى شدى چون كار آنها زشت بوده است» و ارائه جملاتى مشابه به فرزند خود بفهمانيد كه او را درك مى كنيد و احساسش را متوجه مى شويد.
اين رفتار باعث مى شود تا كودكتان با شما رابطه خوبى برقرار كند و به شما نزديكتر شود. اين احساس براى زمان هاى ناراحتى، استرس و خشم براى او كاملاً خوب است. فرزند شما بايد بداند والدينى دارد كه حامى او هستند و او را درك مى كنند. احساس آنها را نامگذارى كنيد
اكثر كودكان هنوز نامى براى احساسات خود ندارند. اگر فرزند شما احساس خشم و ناراحتى كرد با استفاده از كلمات به تشخيص احساس او كمك و او را در نامگذارى احساسش يارى كنيد.
چنانچه آنها به احساس خود و نام آن آگاه باشند، نحوه بيان بهترى خواهند داشت و بهتر مى توانند با شما رابطه برقرار كنند
بازی و رشد جسمی
بازی به عنوان وسیلهای مطمئن برای رشد کودکان ، عضلات را نیرومند میکند، استخوانها را محکم و استوار مینماید، و بالاخره باعث تقویت حواس پنجگانه بویژه حس بساوای و حس بینایی میشود.
بازی و رشد ذهنی
بازی امکان تجربه و تعاملهای مستقیم با عوامل محیطی را برای کودک فراهم میکند. بازی نه تنها بر رفتارهای هوشمندانه و قابل مشاهده کودک اثر دارد، بلکه بر ساخت فیزیولوژیکی مغز او تاثیر غیر قابل انکار دارد.
بازی و رشد عاطفی
میان 3 تا 7 سالگی ، کودک عواطف خود را آشکارا ابراز کرده ، به تدریج عواطف خود را شناسایی میکند. مسلما بروز ناگهانی خشم و ترس در کودکان میان 3 تا 7 ساله امری است عادی و ترس در کودکان این گروه سنی به علت نیروی تخیل بسیار فعال آنان است. دیگر اینکه مرتبا با اوضاع و موقعیتهای تازهای روبرو میشوند که برای آنان ناآشنا است. باید توجه داشت که بطور کلی محیطی که کودک در آن زندگی میکند و نوع تجربههایی که بدست میآورد و چیزهایی که یاد میگیرد، در کیفیت بروز عواطف کودک بسیار موثر است.
بازی و رشد اجتماعی
بازی برای کودک معادل مطالعه بزرگسالان ، وسیلهای برای بیان احساسات کودکان و کشف روابط و ارضای آنان ، انواع بازی و اسباب بازی ، واژهها و کلمات و جملههای کودکان است. کودکان معمولا میان دو تا سه سالگی بازی با دیگران را آغاز میکنند. اما اگر استعداد ذاتی و علاقه اجتماعی آنان رشد نیافته باشد، با دیگران سازگار نخواهند شد و علاقهای به حفظ روابط اجتماعی و شرکت در بازی کودکان نخواهند داشت. کودک از طریق بازی و همانند سازی و تقلید از رفتارهای بزرگسالان نه تنها رفتارهای اجتماعی را تمرین میکند، بلکه باز فرصتی است برای اصلاح و گسترش شیوههای رفتاری کودکان ، بخصوص رفتار اجتماعی آنان است. از این طریق کودک شهامت داخل شدن در اجتماع را کسب میکند و فرا میگیرد که چگونه میتوان در اجتماع زیست و مسئولیت پذیرفت. همچنین روشهای مختلف مبارزه با مشکلات و پیدا کردن راه حل همان مشکلات را میآموزد.
بازی و رشد شخصیت
بازی در شخصیت سازی و رشد کودک تاثیر فراوان دارد. بازی وسیله کسب تجربههای پرارزشی است که کودکان در خلال آن از جهت احساسی ، اجتماعی و روانی رشد میکنند. الگوهای رفتاری آنان در بازی شکل میگیرد. این الگوها در سراسر عمر کودک سرمشقی مفید برای او خواهد شد. کودک به مدد بازی الگوهای بیشمار و درهم پیچیده و ظریف زندگی آدمی را در مییابد. آن را تجربه و تمرین میکند و رابطه میان این الگوها را میسنجد، تا آنها را فراگیرد. از آن جهت که ناگزیر است در سنین بزرگسالی با آنها روبرو شود و در جامعه آدمیان زیست کند.
طبقه بندی بازی از دیدگاه پیاژه
ژان پیاژه روان شناس سویسی ، بازیهای کودکان را به سه گروه طبقه بندی کرده است. این طبقه بندی از سایر طبقه بندیهایی که دیگران کردهاند، کاملتر و اساسی تر است.
شکل گيري شخصيت کودک با بازي
شکل گيري شخصيت کودک با بازی
بازي،فعاليتي طبيعي، لذت بخش، شگفت انگيز، پر رمز و راز و وسيله اي براي بيان احساسات، برقراري روابط، توصيف تجربيات، آشکار کردن آرزوها و خودشکوفايي مي باشد.
بازي در رشد شخصيت کودکان، بسيار مهم است. کودکان از طريق بازي، مهارت هاي جديدي مي آموزند و مي توان به نکات مثبت و منفي شخصيت آنان و هم چنين مشکلات شان پي برده و در جهت درمان و اصلاح مشکلات رفتاري شان اقدام نمود.
در بازي، کودک از محدوديت ها آزاد است. او بدون ريسک شکست، تجربه اي از بازي دارد زيرا خودش قوانين آن را مي سازد. کودکان از طريق بازي، توانايي حل مشکلات خود را پيدا مي کنند و مي توانند به وسيله ي آن، اعتماد به نفس و روحيه ي استقلال طلبي را در خود پرورش دهند.
بازي، وسيله اي ست طبيعي براي کودک جهت ابراز و بيان «خود». « آلفرد آدلر»، روان شناس معروف مي گويد:« هرگز نبايد به بازي به عنوان روشي براي وقت کشي نگاه کرد».
« گري لندرث» اظهار مي دارد:« بازي کردن براي کودک، مساوي ست با صحبت کردن براي يک بزرگسال.» بازي و اسباب بازي، کلمات کودکان هستند. براي درک بيش تر دنياي کودکان، بايد آنان را هنگام بازي مورد مشاهده قرار داد زيرا از طريق بازي، احساسات، ناکامي ها و اضطراب هاي خود را بيان مي دارند و با دنياي پيرامون شان ارتباط برقرار مي کنند. آنان ممکن است نتوانند به وسيله ي کلام و گفتار، احساسات و افکارشان را بازگو کنند اما از طريق بازي، قادرند داستان بسازند، آن را بسط دهند و راهي براي بيان مشکلات شان بيابند.
کودکان، هنگامي که در دنياي خيالات و تصورات شان غوطه ورند و با عروسک، اسباب بازي، مداد رنگي، خمير، ماسه و ... سرگرم بازي اند، خيلي راحت پاسخ چراها و چگونه ها را مي دهند. کودک با به کار گيري و تغيير شکل دادن وسايل بازي، آن چه ذهنش را مشغول مي دارد، برون مي ريزد و سعي مي کند ناراحتي ها، ترس ها، دلخوري ها، توانايي ها و ... را بازسازي کند.
بازي کودکان فقط براي تفريح نيست، بلکه آن را جدي ترين کار کودکان بايد قلمداد کرد زيرا فعاليتي قابل ارزش يابي و يک روش طبيعي يادگيري ست. کودک از طريق بازي، تجربه و آزمايش مي کند، نتيجه مي گيرد و مي آموزد. بازي، قدرت ابداع، ابتکار و تمرکز را در کودک مي پروراند و در کشف رابطه ي ميان اشياء و آن چه پيرامون اوست، ياري اش مي دهد.
بازي بايد با سن و خصوصيات کودک، هماهنگي داشته و جنبه ي بدآموزي نداشته باشد. نوع اسباب بازي، در رشد کودک، نقش به سزايي دارد و در صورت نامناسب بودن، علاوه بر اين که به رشد او کمک نمي کند، سبب بروز مشکلاتي نيز مي شود.
بازي به کودک کمک مي کند تا دنيايي را که در آن زندگي مي کند، بشناسد، بفهمد، اداره کند و ميان واقعيت و تخيل، تفاوت قائل شود، بنابراين از ارزش درماني زيادي برخوردار است . امروزه بازي، جايگاه خود را در تشخيص مسائل و مشکلات رواني کودکان و درمان آن ها پيدا کرده است.
« بازي درماني»، يکي از رايج ترين شيوه هايي ست که روان شناسان و مشاوران براي درمان مشکلات عاطفي کودکان به کار مي برند. متخصصان بازي درماني، به کمک اين فن و تدارک اسباب بازي هاي ضروري و تشکيل جلسات بازي براي کودکان، رفتارهاي نامناسب و مشکلات ايجاد شده را مورد بررسي و درمان قرار مي دهند. بازي در واقع تلاش کودک براي کنار آمدن با محيط است که از طريق آن، خود را مي يابد و دنيا را درک مي کند.
«بازي درماني» مي تواند براي کودکان داراي مشکلات رفتاري هم چون پرخاشگري، استرس، کمبود عزت نفس، نا به ساماني هاي خانوادگي، ناسازگاري هاي اجتماعي، اضطراب و کمبود اعتماد به نفس، مفيد باشد. هم چنين کودکاني که مورد ضرب و شتم و آزار جنسي قرار گرفته اند، مي توانند از طريق بازي درماني، به پالايش فکري خود پرداخته و تا حد زيادي به آرامش و بهبودي برسند.
توصيه هايي به پدر و مادران در مورد بازي کودکان:
*به بازي کودکان اهميت دهيد زيرا زندگي آنان در بازي، شکل واقعي به خود مي گيرد.
*تلاش کنيد تا بازي هاي کودکان، متناسب با فرهنگ و ارزش هاي خانواده باشد.
*با دقت در تفکرات خلاق و پويايي کودکان در حال بازي، با شخصيت آنان آشنا شويد.
*دربازي کودکان دخالت نکنيد اما راهنما و کمک کننده ي خوبي باشيد.
*با هم بازي شدن با کودکان، راه دوستي را باز کنيد.
*کاري کنيد که بازي به صورت تجربه اي لذت بخش در ذهن کودک باقي بماند.
*براي متوقف کردن بازي کودکان، امر و نهي نکنيد.
*با توجه به روحيه ي کنجکاو کودک، به گونه اي او را راهنمايي کنيد که به تفکر مثبت و انديشه اي سازنده دست يابد.
*مراقب باشيد که محيط بازي، موجب آسيب هاي جسمي، فکري و يا رواني کودک نشود.
*در انتخاب نوع بازي، به سن، جنس و توانايي هاي فرزندتان توجه کنيد.
*از محدود کردن کودک هنگام بازي بپرهيزيد.
*اگر در حضور فرزندتان با وسايل موجود در خانه براي او اسباب بازي( ماشين، عروسک و ..) بسازيد، ارتباط عاطفي ميان شما و او تقويت خواهد شد.
*در محيط هاي بازي گروهي هم چون زمين بازي در پارک ها، اجازه دهيد کودکان با يکديگر هم بازي شوند و از وارد شدن به محيط بازي آنان بپرهيزيد.
منابع:
- « روان شناسي بازي» « پيتر هيوز» ترجمه ي « کامران گنجي»
- « بازي درماني» « کارل .ل لندرث» ترجمه ي « خديجه آرين»
- « بازي و نقش آن در رشد شخصيت کودک» « ايوب سلساني»
نشريه شادکامي، شماره 72
/ع
«بازي» يک فعاليت طبيعي، لذتبخش و دلخواه براي کودکان ميباشد. ولي متأسفانه بزرگترها اين حقيقت را جدي تلقي نميکنند. در صورتي که با بازي هدفدار ميتوان در جهت رشد و تربيت آنان گام برداشت. گامهايي که از دريچه لطافت بازي شروع شده، به دنياي خيال و روياها و ابعاد احساسي، عاطفي و شناختي کودکان خاتمه مييابد. به همين دليل پرداختن به بازي خصوصا بازيهاي عروسکي، بررسي نزديکترين زاويه شخصيت کودکي ميباشد،علاوه بر اينکه بازي، فرآيند يادگيري را براي يادگيرنده يعني کودک و نوجوان شيرين ميکند، موجب ارضاي بسياري از نيازهاي اساسي و زير بنايي کودک نيز ميشود. نياز به تخليه انرژي و بازتواني تفاوت منحصر به فرد عروسک در ميان اسباببازيها پس عروسکها به کودک اين اجازه را ميدهد تا بدون واهمه از بزرگترها، خودش يک آدم بزرگ شود و يکسري مسائل را از روي کنجکاوي تجربه کند. اکثر اوقات، کودکان به تنهايي عروسک بازي ميکنند چرا که والدين عروسک را براي او خريدهاند که ديگر کاري به کارشان نداشته باشد و اگر هم با آنها بازي کنند، بزرگترها خواستههاي خودشان را به خواستههاي کودکانشان تحميل ميکنند. واضح و روشن است که کودک عروسکش را از خودش طرد ميکند و نيازهايش، در اين ارتباط ناکام ميگردد. نيازهاي ديگري نيز براي کودک وجود دارد که در ارتباط با عروسک ميتوانند برآورده و ارضا شوند، از قبيل نياز به پيشرفت و کسب موفقيت، نياز به رهبري و اداره کردن، نياز به امنيت، نياز به آزادي و کودک آزاد است. |