سید محمدسجاد ساداتی

سید محمدسجاد ساداتی جان تا این لحظه 14 سال و 7 ماه و 9 روز سن دارد

والدین برای بالا بردن بهره هوشی کودک خود چکار میتوانند بکنند؟


* والدين براي بالا بردن بهره هوشي کودک خود چه کارهايي مي‌توانند انجام دهند؟

تحقيقات نشان مي‌دهد در سال‌هاي اوليه زندگي، وقتي که مغز هنوز در حال شکل گيري است رسيدگي و توجه والدين، حتي در فعاليت‌هاي ساده مانند بازي‌ها، به شکل‌گيري ساختمان مداري پيچيده مغز که براي افزايش هوش ضروري است، کمک موثري خواهد بود. لازم نيست سعي کنيد به کودکتان با حالت رسمي چيزي ياد بدهيد، آنچه که لازم است، ايجاد فضايي تحريک کننده براي يادگيري‌هاي اتفاقي است. کارشناسان پيشنهاد مي‌کنند که اين مراحل را عملي سازيد:



* به چشمان کودک نگاه کنيد

چشمان کودک شش هفته‌اي شما در‌هاله 18 سانتيمتري متمرکز مي‌شود. يعني در حدود فاصله‌اي که بايد او را در جلوي خود نگهداريد و به صورتش نگاه کنيد. اين کار، ارتباط مغزي را در شکل‌گيري الگوي شناسايي تقويت مي‌کند و به کودک کمک مي‌کند که دنيا را به آنچه که آشناست، آنچه که آشنا نيست، آنچه متفاوت است و آنچه که مشابه است (مهارتهاي لازم در يادگيري)، دسته‌بندي کند.



* با او صحبت کنيد

کارشناسان در آزمايشي پي برده‌اند، والديني که با فرزندانشان طي سال دوم زندگي آنها صحبت کرده‌اند، بيشترين تاثير را در افزايش گنجينه لغات کودکانشان داشته‌اند. زبان در عملکرد موفقيت‌آميز هوش مهم است و فهم و درک فراتر از توانايي گفتن کلمات است.



* حس کنجکاوي آنها را تحريک کنيد

کودکان با دست زدن به تجربيات جديد و جستجو دنيا را مي‌شناسند. جستجوگران کوچک حتي وقتي در تختشان خوابيده‌اند، در جستجوي دنياي جديد هستند. نگاه آنها روي اشيا مختلف متمرکز مي‌شود. کودکان کنجکاوي‌شان را با لمس کردن و چشيدن ارضا مي‌کنند. اين کنجکاوي را تشويق کنيد و حتي با آنها به جستجو بپردازيد. اسباب‌بازي را برداريد، آن را وارسي کنيد، سپس به کودکتان بدهيد تا آن را امتحان کند. مانند او چهار دست و پا روي زمين راه برويد.



* اشيا را طبقه‌بندي کنيد

رنگ‌ها، شکل‌ها و اندازه‌ها را براي تقويت فهم و درک کودکان طبقه‌بندي کنيد. کودکان در سال اول زندگي، تفاوت رنگ‌ها را درک مي‌کنند، اما نمي‌توانند آن را با کلمات بيان کنند. از او بخواهيد که رنگ‌ها و اندازه‌هاي مختلف را به شما بدهد.



* کودکتان را تشويق و تحسين کنيد

وقتي کودک شما براي اولين بار، ياد مي‌گيرد که با ليوان خودش آب بنوشد، فرياد بزنيد: آفرين، تحسين هنر او نه تنها مسرت را در او بر انگيزيد، بلکه ارتباطاتي را که قشر پيشين مغز و قسمت مرکزي مغز (جايگاه احساسات) وجود دارد، تقويت مي‌کند. مغز اين ارتباطات را بين 10 تا 18 ماهگي ايجاد مي‌کند.

وقتي شما اولين قدم‌هاي کودکتان را تحسين مي‌کنيد، کودک خوشحال مي‌شود و جرياني از مواد شيميايي عصبي در مغز آزاد مـي‌شـود کـه اين ارتباطات را تقويت مي‌کند. برعکس اگر با تلاش‌هاي کودک به‌طور مستمر با بي‌تفاوتي برخورد شود، مدارهاي مغز از تقويت باز مي‌مانند و کودک براي تجربه چيزهايي جديد بي‌ميل مي‌شود.

 

 


تاریخ : 25 خرداد 1391 - 02:10 | توسط : فاطمه | بازدید : 997 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

نقش همبازی در شکل گیری شخصیت کودکان

ش

/

 
 
 

نقش همبازی در شخصیت کودکان

 
 

کودکان بسیاری از مهارتهای اجتماعی را از راه کنش متقابل یکدیگر یاد می گیرند. آنان می آموزند که چگونه چیزی بدهند و چیزی بگیرند؛ در فعالیتهای دسته جمعی شرکت کنند؛ از جنب و جوش و تماشای دیگران لذت ببرند؛ احساسات دیگران را درک کنند؛ توانایی های خود را ارزیابی کنند؛ اعتماد به نفس کسب کنند و به تدریج از خانواده مستقل ، و با جامعه سازگار شوند.

 

در عین حال که وجود رابطه ای صمیمی و همبازی شدن با بزرگسالی مهربان برای ایجاد احساس اعتماد و ارزش، رفع نیازمندیها، پاسخ به پرسشها و حل مشکلات کودک الزامی است، کنش متقابل با کودکان دیگر نیز در این فرایند نقشی عمده بازی می کند. همسالان و همبازیها در شکل گیری شخصیت، رفتار اجتماعی، نظام ارزشی و نحوه نگرشهای یکدیگر دخالت دارند. کودکان به وسیله سرمشق دهی و سرمشق گیری در مورد اعمالی که تقلید کردنی است و با ارزشیابی فعالیت های یکدیگر و بازخوردی که به یکدیگر می دهند، در همدیگر تاثیر می گذارند.
کودکان بسیاری از مهارتهای اجتماعی را از راه کنش متقابل یکدیگر یاد می گیرند. آنان می آموزند که چگونه چیزی بدهند و چیزی بگیرند؛ در فعالیتهای دسته جمعی شرکت کنند؛ از جنب و جوش و تماشای دیگران لذت ببرند؛ احساسات دیگران را درک کنند؛ توانایی های خود را ارزیابی کنند؛ اعتماد به نفس کسب کنند و به تدریج از خانواده مستقل ، و با جامعه سازگار شوند. مراحل رشد و تکامل کودکان در انتخاب همبازی (6 تا 8 ماهه) کودکان 6 تا 8 ماهه بیشتر با محیط بازی شان سرو کار دارند تا اسباب بازی یا همبازی خود. در این دوره معمولاً، به کودکان دیگر توجه نمی شود. هنگامی که تماس با کودک دیگر به وجود می آید، اگر این تماس دوستانه باشد، چیزی بیش از لبخند زدن، یا احتمالاً گرفتن کودک دیگر دیده نمی شود. و وقتی برخورد پرخاشجویانه ای به وجود آید، بیشتر به صورت کلی ظاهر می شود که ممکن است به شکل تلاش در گرفتن اسباب بازی از دیگری بروز کند. (9 تا 13 ماهه ) کودکان، از 9 تا 13 ماهگی، بیشتر به اسباب بازی توجه دارند تا همبازی. از آنجا که کودکان در این دوره به اسباب بازی خیلی اهمیت می دهند، به دعوا بر سر آنها با کودکان دیگر گرایش دارند. بر خلاف مشاجرات قبلی، دعوا شخصی تر می شود، هر چند باز هم اسباب بازی بیش از همبازی مرکز توجه است؛ یعنی هنوز خصومت واقعی به میان نیامده است. معمولاً کودکان کوچک تر تمایل دارند به تنهایی بازی کنند و هنگامی که با اسباب بازی های خود مشغول هستند، نظارت شخصی بزرگسالان که آنان را دوست دارد، برایشان لذت آور است.


کــــودکان 14 و 18 ماهه
کودکان بین سنین 14و 18 ماهگی طرز تلقی خود را نسبت به همبازی های شان تغییر می دهند و چون نیازهای مربوط به اسباب بازی تا حدود زیادی ارضا می شوند، مشاجرات با دیگران نیز کاهش می یابد.

کــــودکان 19 تا 25 ماهه

برای کودکان 19 تا 25 ماهه اسباب بازی و همبازی ها اهمیت بیشتری می یابد و ارتباط اجتماعی بیشتر می شود. کودکان، برای انطباق با وضع همبازی شان، رفتار خویش را تغییر می دهند.

کــــودکان دو تا سه ساله

کودکان دو تا سه ساله، معمولاً دوست دارند در نزدیکی یکدیگر بازی کنند و هر کدام با اسباب بازی ها و کارهای خودشان مشغول باشند. در حقیقت، تمایل دارند که به تنهایی و در میان جمع کودکان بازی کنند. در این مرحله (دو تا سه سالگی) تمایلی به سهیم کردن دیگران در اسباب بازی هایشان ندارند؛ چون هنوز مفاهیم قرض دادن و حس مالکیت در آنان به خوبی شکل نگرفته است و از سوی دیگر می ترسند که دیگران اسباب بازی هایشان را بشکنند و یا خراب کنند.

کــــودکان چهار ساله

کودک چهار ساله دلش می خواهد با دیگران معاشرت کند، ولی هنوز آماده نیست مشکلاتی را که میان او و همبازی اش به وجود می آید حل کند و حتماً باید بزرگ تران در این کار دخالت کنند. کودکان چهار ساله بیشتر تمایل دارند با چهار سالگان بازی کنند. آنان به گفت وگوهای دور و درازی می پردازند و نقشه های طویلی می کشند و اغلب میانشان نزاع در می گیرد و آخر کار خود را حق به جانب می پندارند.

کــــودکان پنج و شش ساله

کودک، از پنج و شش سالگی به بعد، می تواند همبازی مناسبی برای خود پیدا کند. در ابتدای این مرحله، کودک معمولاً ستیزه جو و به هنگام بازی خود خواه است. اما نباید اجازه داد این صفات جزو خلق وخوی همیشگی آنان بشود. لازم است کم کم راه و روش سلوک و سازش با بچه های دیگر را یاد بگیرند. آنان وقتی با همدیگر بازی می کنند، با هم حرف می زنند و اغلب به کمک هم در بازی ادامه می دهند. آنان، با کارهای مشترکی که انجام می دهند، تجاربی را از یکدیگر می آموزند و فواید همکاری و کارهای مشترک را درک می کنند

   

 


تاریخ : 25 خرداد 1391 - 02:02 | توسط : فاطمه | بازدید : 1017 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

محمدسجاد تو پارک

محمدسجاد تو پارک

ترم تحصیلی قبل برای یک تحقیق در زمینه مکانهای بازی کودکان با محمدسجاد و باباش رفتیم پارک تحقیق که هیچی فقط دنبالش دویدم!
تاریخ : 25 خرداد 1391 - 01:59 | توسط : فاطمه | بازدید : 1021 | موضوع : فتو بلاگ | نظر بدهید

استرس در کودکان

استرس در كودكان

 

گاهى اوقات ما والدين تصور مى كنيم كه استرس هاى درونى ما را كودكانمان به هيچ وجه ندارند. اما واقعيت اين است كه كودكان نيز احساسات مربوط به خود را دارند و به عبارتى مطابق با شرايط سنى شان از احساسات زيادى برخوردارند. آنها هم همانند بزرگسالان استرس را احساس مى كنند و چنانچه از نحوه برخورد با آن آگاهى كامل نداشته باشند، بدون شك دچار آسيبهايى خواهند شد.
كارشناسان تحقيقات وسيعى را درباره كودكان، نوع استرس آنها، احساس آنها و برخورد با اين حس و توقعات آنها از والدين و همراهى آنها در برخورد با اين حس انجام دادند و مشخص شد كه كودكان با استرس هاى سالم و ناسالمى درگير هستند. آنها از والدين خود انتظار دارند كه بدون اينكه راجع به اين موضوع با آنها صحبت كنند، احساس آنها را درك و در برخورد با استرس به آنها كمك كنند.
نكته حائز اهميت در اين زمينه، داشتن آگاهى كافى براى والدين است. آنها بايد به كودكان خود آموزش دهند كه چگونه احساسات و عواطف خود را شناسايى و با والدين خود در ميان بگذارند. با توجه به تجربيات پدر و مادر اين امكان وجود دارد كه از راه هاى سالم با اين مشكل برخورد كنند. والدين با ارائه مهارتهاى سالم به فرزندان خود به آنها كمك مى كنند تا در طول زندگى با هر نوع استرس و فشارى روبرو شده و بتوانند بر آن غلبه كنند.
آنها طى مصاحبه با كودكان متوجه شدند كه چه چيزهايى بيشتر باعث توليد استرس در اين سنين مى شود. نمرات و تكاليف مدرسه ۳۶ درصد، مشكلات خانوادگى ۳۲ درصد، دوستان، همكلاسيها، اذيت و آزار و مورد تمسخر واقع شدن توسط آنها ۲۱ درصد، باعث ايجاد استرس در كودكان مى شود.
روشهايى كه كودكان براى مقابله با استرس خود به كار مى برند شامل اين موارد است: بازى كردن و انجام كارهاى فعال : ‏۵۲ درصد
گوش كردن به موسيقى :۴۴ درصد
تماشاى تلويزيون يا پرداختن به بازيهاى كامپيوترى ۴۲ درصد
صحبت كردن با دوستان :۳۰ درصد
عده اى از كودكان سعى مى كنند تا راجع به اين موضوع اصلاً فكر نكنند :۲۹ درصد
با خوردن غذا :۲۶ درصد
خلق وخوى خود را از دست مى دهند :۲۳ درصد
با والدين خود صحبت مى كنند :۲۲ درصد
گريه مى كنند :۱۱ درصد
بيش از ۲۵ درصد كودكان مورد بررسى وقتى دچار استرس مى شوند، براى رهايى از اين حالت سر خود را با دستمالى بسته و راه مى روند، يا سر خود را به در و ديوار مى كوبند. اين قبيل از كودكان از روشهاى ناسالمى مثل غذا خوردن زياد و يا مخفى كردن مشكلات نيز استفاده مى كنند. گاهى بروز برخى رفتارهاى ناشايست باعث شگفتى والدين مى شود. بعضى وقتها ممكن است فرزند شما دچار خشم، استرس، ناراحتى و عصبانيت شود اما نمى تواند اين احساس را براى شما بازگو كند و در نتيجه به يك كوه آتشفشان تبديل مى شود. در اين شرايط ديگر نمى تواند آرام بنشيند و با بروز برخى رفتارهاى ناراحت كننده شما را شوكه خواهد كرد.
برخى از كودكان وقتى كار نادرستى انجام مى دهند، از خود شكايت مى كنند و احساس شرمندگى و خجالت دارند و در نتيجه با آسيب رساندن به خود، ناراحتى خود را نشان مى دهند.
همه كودكان در مصاحبه با كارشناسان گفتند كه در هنگام چنين احساسهايى نياز به همراهى و مشورت والدين خود دارند و تنها با كمك آنها مى توانند از مشكلات رهايى پيدا كنند.
بنابراين ما به والدين توصيه مى كنيم كه با فرزندان خود صميمى باشند و سعى كنند حتى الامكان زمانى را هم براى بودن در كنار فرزندان خود اختصاص دهند .
چه كارى از دست والدين برمى آيد
والدين ممكن است نتوانند از بروز احساساتى مثل خشم، عصبانيت، ناراحتى در فرزندان خود جلوگيرى كنند اما مى توانند ابزار و راه كارهايى را كه براى غلبه بر اين احساسات وجود دارد، به فرزندان خود معرفى و يا در اختيار آنان قرار دهند. صداى خود را بالا نبريد
وقتى متوجه عصبانيت و ناراحتى فرزندتان شديد، سعى نكنيد با صداى بلند از او سؤالى كنيد يا با گفتن كلماتى مثل: خوب، حالا مگه چى شده؟ دنيا كه به آخر نرسيده آن را متهم جلوه دهيد.
به سخنان فرزند خود خوب گوش دهيد
به آرامى از فرزند خود سؤال كنيد چه موضوعى باعث ناراحتى اش شده است و سعى كنيد فقط شنونده باشيد. با علاقه و صبر و حوصله به سخنان او گوش دهيد و از هرگونه پيشنهاد، داورى، نصيحت و امر و نهى پرهيز كنيد.
با اداى كلمات و جملاتى سعى كنيد به فرزندتان القا كنيد كه متوجه احساس اش شده ايد و با او كاملاً هم عقيده هستيد.
به طور مثال وقتى كودكتان موضوعى را براى شما تعريف كرد با اداى جملاتى مثل: «من هم اگر جاى تو بودم، ناراحت مى شدم»، «تعجبى نداره عصبانى شدى چون كار آنها زشت بوده است» و ارائه جملاتى مشابه به فرزند خود بفهمانيد كه او را درك مى كنيد و احساسش را متوجه مى شويد.
اين رفتار باعث مى شود تا كودكتان با شما رابطه خوبى برقرار كند و به شما نزديكتر شود. اين احساس براى زمان هاى ناراحتى، استرس و خشم براى او كاملاً خوب است. فرزند شما بايد بداند والدينى دارد كه حامى او هستند و او را درك مى كنند. احساس آنها را نامگذارى كنيد
اكثر كودكان هنوز نامى براى احساسات خود ندارند. اگر فرزند شما احساس خشم و ناراحتى كرد با استفاده از كلمات به تشخيص احساس او كمك و او را در نامگذارى احساسش يارى كنيد.
چنانچه آنها به احساس خود و نام آن آگاه باشند، نحوه بيان بهترى خواهند داشت و بهتر مى توانند با شما رابطه برقرار كنند

 


 


تاریخ : 21 خرداد 1391 - 02:34 | توسط : فاطمه | بازدید : 906 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

محمدسجادجون وباباش تو شب سالگرد ازدواجمون

محمدسجادجون وباباش تو شب سالگرد ازدواجمون

اون شب سالگرد ازدواجمون بود ولی محمدسجاد همه شمع ها رو فوت کرد!
تاریخ : 21 خرداد 1391 - 02:28 | توسط : فاطمه | بازدید : 1138 | موضوع : فتو بلاگ | نظر بدهید

بازی و رشد جسمی کودک

 

 

بازی و رشد جسمی

بازی به عنوان وسیله‌ای مطمئن برای رشد کودکان ، عضلات را نیرومند می‌کند، استخوانها را محکم و استوار می‌نماید، و بالاخره باعث تقویت حواس پنجگانه بویژه حس بساوای و حس بینایی می‌شود.

بازی و رشد ذهنی

بازی امکان تجربه و تعامل‌های مستقیم با عوامل محیطی را برای کودک فراهم می‌کند. بازی نه تنها بر رفتارهای هوشمندانه و قابل مشاهده کودک اثر دارد، بلکه بر ساخت فیزیولوژیکی مغز او تاثیر غیر قابل انکار دارد.

بازی و رشد عاطفی

میان 3 تا 7 سالگی ، کودک عواطف خود را آشکارا ابراز کرده ، به تدریج عواطف خود را شناسایی می‌‌کند. مسلما بروز ناگهانی خشم و ترس در کودکان میان 3 تا 7 ساله امری است عادی و ترس در کودکان این گروه سنی به علت نیروی تخیل بسیار فعال آنان است. دیگر اینکه مرتبا با اوضاع و موقعیت‌های تازه‌ای روبرو می‌شوند که برای آنان ناآشنا است. باید توجه داشت که بطور کلی محیطی که کودک در آن زندگی می‌کند و نوع تجربه‌هایی که بدست می‌آورد و چیزهایی که یاد می‌گیرد، در کیفیت بروز عواطف کودک بسیار موثر است.

بازی و رشد اجتماعی

بازی برای کودک معادل مطالعه بزرگسالان ، وسیله‌ای برای بیان احساسات کودکان و کشف روابط و ارضای آنان ، انواع بازی و اسباب بازی ، واژه‌ها و کلمات و جمله‌های کودکان است. کودکان معمولا میان دو تا سه سالگی بازی با دیگران را آغاز می‌کنند. اما اگر استعداد ذاتی و علاقه اجتماعی آنان رشد نیافته باشد، با دیگران سازگار نخواهند شد و علاقه‌ای به حفظ روابط اجتماعی و شرکت در بازی کودکان نخواهند داشت. کودک از طریق بازی و همانند سازی و تقلید از رفتارهای بزرگسالان نه تنها رفتارهای اجتماعی را تمرین می‌کند، بلکه باز فرصتی است برای اصلاح و گسترش شیوه‌های رفتاری کودکان ، بخصوص رفتار اجتماعی آنان است. از این طریق کودک شهامت داخل شدن در اجتماع را کسب می‌کند و فرا می‌گیرد که چگونه می‌توان در اجتماع زیست و مسئولیت پذیرفت. همچنین روشهای مختلف مبارزه با مشکلات و پیدا کردن راه حل همان مشکلات را می‌آموزد.

بازی و رشد شخصیت

بازی در شخصیت سازی و رشد کودک تاثیر فراوان دارد. بازی وسیله کسب تجربه‌های پرارزشی است که کودکان در خلال آن از جهت احساسی ، اجتماعی و روانی رشد می‌کنند. الگوهای رفتاری آنان در بازی شکل می‌گیرد. این الگوها در سراسر عمر کودک سرمشقی مفید برای او خواهد شد. کودک به مدد بازی الگوهای بیشمار و درهم پیچیده و ظریف زندگی آدمی را در می‌یابد. آن را تجربه و تمرین می‌کند و رابطه میان این الگوها را می‌سنجد، تا آنها را فراگیرد. از آن جهت که ناگزیر است در سنین بزرگسالی با آنها روبرو شود و در جامعه آدمیان زیست کند.

طبقه بندی بازی از دیدگاه پیاژه

ژان پیاژه روان شناس سویسی ، بازیهای کودکان را به سه گروه طبقه بندی کرده است. این طبقه بندی از سایر طبقه بندی‌هایی که دیگران کرده‌اند، کاملتر و اساسی تر است.

  1. بازی‌هایی که جنبه تمرینی دارند و از هر ساختاری بی‌بهره‌اند.
  2. بازی‌های سمبلیک از یک سال و نیمگی آغاز می‌گردد و چند ماهی به اوج خود می‌رسد. سپس رو به کاستی می‌نهد تا بالاخره نزدیک به 9 سالگی به آخرین مرحله کاهش می‌یابد.
  3. بازی‌های با قاعده که از سه و نیم سالگی آغاز می‌شود و چند ماه پس از ده سالگی به اوج می‌رسد. این بازی‌ها همچنان تا دوره نوجوانی و پس از آن در اوج باقی می‌مانند.

 

 


تاریخ : 20 خرداد 1391 - 22:51 | توسط : فاطمه | بازدید : 1563 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

بازی و شخصیت کودکان

 

 

 

شکل گيري شخصيت کودک با بازي

 

 


شکل گيري شخصيت کودک با بازی




بازي،فعاليتي طبيعي، لذت بخش، شگفت انگيز، پر رمز و راز و وسيله اي براي بيان احساسات، برقراري روابط، توصيف تجربيات، آشکار کردن آرزوها و خودشکوفايي مي باشد.
بازي در رشد شخصيت کودکان، بسيار مهم است. کودکان از طريق بازي، مهارت هاي جديدي مي آموزند و مي توان به نکات مثبت و منفي شخصيت آنان و هم چنين مشکلات شان پي برده و در جهت درمان و اصلاح مشکلات رفتاري شان اقدام نمود.
در بازي، کودک از محدوديت ها آزاد است. او بدون ريسک شکست، تجربه اي از بازي دارد زيرا خودش قوانين آن را مي سازد. کودکان از طريق بازي، توانايي حل مشکلات خود را پيدا مي کنند و مي توانند به وسيله ي آن، اعتماد به نفس و روحيه ي استقلال طلبي را در خود پرورش دهند.
بازي، وسيله اي ست طبيعي براي کودک جهت ابراز و بيان «خود». « آلفرد آدلر»، روان شناس معروف مي گويد:« هرگز نبايد به بازي به عنوان روشي براي وقت کشي نگاه کرد».
« گري لندرث» اظهار مي دارد:« بازي کردن براي کودک، مساوي ست با صحبت کردن براي يک بزرگسال.» بازي و اسباب بازي، کلمات کودکان هستند. براي درک بيش تر دنياي کودکان، بايد آنان را هنگام بازي مورد مشاهده قرار داد زيرا از طريق بازي، احساسات، ناکامي ها و اضطراب هاي خود را بيان مي دارند و با دنياي پيرامون شان ارتباط برقرار مي کنند. آنان ممکن است نتوانند به وسيله ي کلام و گفتار، احساسات و افکارشان را بازگو کنند اما از طريق بازي، قادرند داستان بسازند، آن را بسط دهند و راهي براي بيان مشکلات شان بيابند.
کودکان، هنگامي که در دنياي خيالات و تصورات شان غوطه ورند و با عروسک، اسباب بازي، مداد رنگي، خمير، ماسه و ... سرگرم بازي اند، خيلي راحت پاسخ چراها و چگونه ها را مي دهند. کودک با به کار گيري و تغيير شکل دادن وسايل بازي، آن چه ذهنش را مشغول مي دارد، برون مي ريزد و سعي مي کند ناراحتي ها، ترس ها، دلخوري ها، توانايي ها و ... را بازسازي کند.
بازي کودکان فقط براي تفريح نيست، بلکه آن را جدي ترين کار کودکان بايد قلمداد کرد زيرا فعاليتي قابل ارزش يابي و يک روش طبيعي يادگيري ست. کودک از طريق بازي، تجربه و آزمايش مي کند، نتيجه مي گيرد و مي آموزد. بازي، قدرت ابداع، ابتکار و تمرکز را در کودک مي پروراند و در کشف رابطه ي ميان اشياء و آن چه پيرامون اوست، ياري اش مي دهد.
بازي بايد با سن و خصوصيات کودک، هماهنگي داشته و جنبه ي بدآموزي نداشته باشد. نوع اسباب بازي، در رشد کودک، نقش به سزايي دارد و در صورت نامناسب بودن، علاوه بر اين که به رشد او کمک نمي کند، سبب بروز مشکلاتي نيز مي شود.
بازي به کودک کمک مي کند تا دنيايي را که در آن زندگي مي کند، بشناسد، بفهمد، اداره کند و ميان واقعيت و تخيل، تفاوت قائل شود، بنابراين از ارزش درماني زيادي برخوردار است . امروزه بازي، جايگاه خود را در تشخيص مسائل و مشکلات رواني کودکان و درمان آن ها پيدا کرده است.
« بازي درماني»، يکي از رايج ترين شيوه هايي ست که روان شناسان و مشاوران براي درمان مشکلات عاطفي کودکان به کار مي برند. متخصصان بازي درماني، به کمک اين فن و تدارک اسباب بازي هاي ضروري و تشکيل جلسات بازي براي کودکان، رفتارهاي نامناسب و مشکلات ايجاد شده را مورد بررسي و درمان قرار مي دهند. بازي در واقع تلاش کودک براي کنار آمدن با محيط است که از طريق آن، خود را مي يابد و دنيا را درک مي کند.
«بازي درماني» مي تواند براي کودکان داراي مشکلات رفتاري هم چون پرخاشگري، استرس، کمبود عزت نفس، نا به ساماني هاي خانوادگي، ناسازگاري هاي اجتماعي، اضطراب و کمبود اعتماد به نفس، مفيد باشد. هم چنين کودکاني که مورد ضرب و شتم و آزار جنسي قرار گرفته اند، مي توانند از طريق بازي درماني، به پالايش فکري خود پرداخته و تا حد زيادي به آرامش و بهبودي برسند.

 

توصيه هايي به پدر و مادران در مورد بازي کودکان:

*به بازي کودکان اهميت دهيد زيرا زندگي آنان در بازي، شکل واقعي به خود مي گيرد.
*تلاش کنيد تا بازي هاي کودکان، متناسب با فرهنگ و ارزش هاي خانواده باشد.
*با دقت در تفکرات خلاق و پويايي کودکان در حال بازي، با شخصيت آنان آشنا شويد.
*دربازي کودکان دخالت نکنيد اما راهنما و کمک کننده ي خوبي باشيد.
*با هم بازي شدن با کودکان، راه دوستي را باز کنيد.
*کاري کنيد که بازي به صورت تجربه اي لذت بخش در ذهن کودک باقي بماند.
*براي متوقف کردن بازي کودکان، امر و نهي نکنيد.
*با توجه به روحيه ي کنجکاو کودک، به گونه اي او را راهنمايي کنيد که به تفکر مثبت و انديشه اي سازنده دست يابد.
*مراقب باشيد که محيط بازي، موجب آسيب هاي جسمي، فکري و يا رواني کودک نشود.
*در انتخاب نوع بازي، به سن، جنس و توانايي هاي فرزندتان توجه کنيد.
*از محدود کردن کودک هنگام بازي بپرهيزيد.
*اگر در حضور فرزندتان با وسايل موجود در خانه براي او اسباب بازي( ماشين، عروسک و ..) بسازيد، ارتباط عاطفي ميان شما و او تقويت خواهد شد.
*در محيط هاي بازي گروهي هم چون زمين بازي در پارک ها، اجازه دهيد کودکان با يکديگر هم بازي شوند و از وارد شدن به محيط بازي آنان بپرهيزيد.
منابع:
- « روان شناسي بازي» « پيتر هيوز» ترجمه ي « کامران گنجي»
- « بازي درماني» « کارل .ل لندرث» ترجمه ي « خديجه آرين»
- « بازي و نقش آن در رشد شخصيت کودک» « ايوب سلساني»
نشريه شادکامي، شماره 72

 

 


تاریخ : 20 خرداد 1391 - 22:48 | توسط : فاطمه | بازدید : 936 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

دوچرخه سوار کوچولو

دوچرخه سوار کوچولو

محمدسجاد عاشق دوچرخه سواریه واین کار برای تخلیه انرژیش خیلی خوبه
تاریخ : 20 خرداد 1391 - 22:43 | توسط : فاطمه | بازدید : 1582 | موضوع : فتو بلاگ | 2 نظر

بازی و شخصیت کودکان

نقش بازي عروسکي در شخصيت کودکان

     

«بازي» يک فعاليت طبيعي، لذت‌بخش و دلخواه براي کودکان مي‌باشد. ولي متأسفانه بزرگترها اين حقيقت را جدي تلقي نمي‌کنند. در صورتي که با بازي هدفدار مي‌توان در جهت رشد و تربيت آنان گام برداشت. گام‌هايي که از دريچه لطافت بازي شروع شده، به دنياي خيال و روياها و ابعاد احساسي، عاطفي و شناختي کودکان خاتمه مي‌يابد. به همين دليل پرداختن به بازي خصوصا بازي‌هاي عروسکي، بررسي نزديکترين زاويه شخصيت کودکي مي‌باشد،علاوه بر اينکه بازي، فرآيند يادگيري را براي يادگيرنده يعني کودک و نوجوان شيرين مي‌کند، موجب ارضاي بسياري از نيازهاي اساسي و زير بنايي کودک نيز مي‌شود.

نياز به تخليه انرژي و بازتواني
کودک، پر بار و غني از انرژي بوده و نياز دارد که اين انرژي‌ها را به شکلي از خود بروز دهد. وقتي در اطراف کودک زمينه‌هاي مثبت و منطقي جهت تخليه انرژي وجود نداشته باشد، اين انرژي‌ها باعث بي‌قراري و پرکاري ناسالم کودک مي‌گردد.
وجود کودک مثل يک ژنراتور فعال و پرکار، شروع به بازتواني زايش مجدد انرژي مي‌نمايد استفاده مثبت از انرژي‌ها، موجب افزايش اعتماد به نفس و تقويت اراده کودک مي‌گردد.
اگر عروسک بازي به شکلي مناسب، باعث تخليه انرژي‌هاي کودک گردد، نه تنها آرامش روحي او را افزايش مي‌دهد بلکه باعث پويايي رفتار کودک نيز مي‌گردد. اگر اين انرژي مشمول سانسور والدين و يا مدرسه قرار گيرد، کودک انرژي خود را به عميق‌ترين ذخاير خود واپس مي‌زند و آن را احتمالاً تبديل به اضطراب مي‌سازد. بعلاوه کودک، اضطراب‌هاي خود را با عصبانيت، فرياد، اشک ريختن، شکستن اشياء و ... نشان مي‌دهد و اين فشارهاي غيرقابل تحمل در کودک، ناراحتي‌هايي به صورت آثار جسمي نظير ادرار شبانه، کهير، اگزما و... را ظاهر مي‌سازد.

تفاوت منحصر به فرد عروسک در ميان اسباب‌بازي‌ها
کودک مي‌تواند در بازي عروسکي، انرژي‌هاي اضافي و رواني خود را تخليه کند. کودک آنچنان به عروسکش اعتماد دارد و خودش را مثل او مي‌بيند که کليه احساسات و عواطفش را به عروسک فرافکن مي‌کند و نسبت مي‌دهد. اين حالت نه تنها باعث تخليه رواني شده بلکه درک و فهم بهتري از او را باعث مي‌گردد.

پس عروسک‌ها به کودک اين اجازه را مي‌دهد تا بدون واهمه از بزرگترها، خودش يک آدم بزرگ شود و يک‌سري مسائل را از روي کنجکاوي تجربه کند. اکثر اوقات، کودکان به تنهايي عروسک بازي مي‌کنند چرا که والدين عروسک را براي او خريده‌اند که ديگر کاري به کارشان نداشته باشد و اگر هم با آنها ‌ بازي کنند، بزرگ‌ترها خواسته‌هاي خودشان را به خواسته‌هاي کودکانشان تحميل مي‌کنند. واضح و روشن است که کودک عروسکش را از خودش طرد مي‌کند و نيازهايش، در اين ارتباط ناکام مي‌گردد. نيازهاي ديگري نيز براي کودک وجود دارد که در ارتباط با عروسک مي‌توانند برآورده و ارضا شوند، از قبيل نياز به پيشرفت و کسب موفقيت، نياز به رهبري و اداره کردن، نياز به امنيت، نياز به آزادي و کودک آزاد است.
کودک درون ما هم ميل دارد آزادانه ابراز وجود نمايد، گريه کند و به زندگي مشغول باشد. بزرگسالاني که در بازي کودکان شرکت مي‌کنند تنها به فرزند خود محبت نکرده‌اند، بلکه در جهت آرام سازي خود نيز کوشش و تلاش نموده‌اند و در صورتي که بزرگسالي بر اساس کودک شخصيت خود، با فرزندش رفتار نمايد نتايج مفيدتر و موثرتري را خواهد گرفت.عروسک‌هاي مناسب کودکان، عروسک‌هايي بومي با محتويات خودي هستند، نه عروسک‌هايي که سمبل فرهنگ غيرخودي است...
جهت شکوفايي و رشد فرزند دلبندتان:
1- عروسک و عروسک‌بازي را به عنوان يک فرآيند جدي و مهم در زندگي کودک و رشد شخصيت کودک در نظر بگيرد.
2- مشارکت فعال و هيجان داري با کودک خود، در هنگام بازي با او داشته باشيد.
توجه داشته باشيد که زندگي براي کودک در بازي معني و مفهوم مي‌گيرد. پس اگر به‌صورت زنده‌اي کودک درگير بازي شود، بهتر رشد خواهد کرد و تعالي خواهد يافت.
3- بازي را فرصتي براي انتقال مفاهيم و الگوهاي تربيتي در نظر بگيريد.
4- کودک از بازي با عروسک‌هايش لذت مي‌برد و با احترامي که ما به عروسک‌هايش مي‌گذاريم، اطمينان مي‌يابد که دوستش داريم .
5- وقتي کودک خود را مشغول بازي کردن و گفت و شنود با عروسک و يا اشياي خارجي مي‌بينيد، در جهت افزايش اعتماد به نفس، کودک را ياري کنيد.


تاریخ : 20 خرداد 1391 - 22:34 | توسط : فاطمه | بازدید : 977 | موضوع : وبلاگ | 3 نظر